شاید یه وقت دیگه ...

وبلاگ شخصی مسعود

شاید یه وقت دیگه ...

وبلاگ شخصی مسعود

سال نو مبارک...

سال جدید را با یک تصمیم شروع میکنم...

سرچشمه ی بیشتر نادانی ها در انسان پیش داوری و زود قضاوت کردن است...

پس سعی میکنم پیش داوری نکنم...


یک سال دیگر گذشت جوانمرد قصاب!رگین در گوشه ی قلب ها به روش خداوند عمل میکند...

پدر بازنشست شد ...

جهان بینی ایرانی رونق گرفت...94 سالی بود در امتداد نکو بودن سال قبل

 و شاید 95 سالی پر از تلاش برای گشودن 

دریچه های بسته ی ذهن جهت شکوفایی و کمال...

جاذبه ی زندگی و خواندن گاه گاه مرغ خوشخوان و سنگی از جنس کلیه ...

از دماوند تا ماه از شعر تا فیلم از کتاب تا سایه و جوانی که به میانسالی تزدیک میشود...